Document

بازگشت

زمان مطالعه : ۳ دقیقه و ۴۳ ثانیه

آسیب عصب رادیال(نوروپاتی رادیال)یا افتادگی مچ دست(Wrist drop)

عصب رادیال از ریشه های عصبی C5 تا T1 شبکه بازویی منشا گرفته و در نواحی مختلف در طول مسیرش از زیربغل تا دستها ممکن است تحت فشار قرار گیرد.

عصب رادیال می تواند در زیربغل(آگزیلا) تحت فشار قرار گیرد که به آن Crouch injury می گویند.

در بازو در ناحیه ناودان مارپیچ یاSpiral groove ممکن است دچار گیرافتادگی شود.

گیرافتادگی عصب در ناحیه ساعد را سندرم بین استخوانی خلفی و در ناحیه مچ Cheiralgia parasthetica می نامند.

آسیب عصب یا نوروپاتی می تواند در اثر ترومای مستقیم ، نوروپاتی فشاری ، نوریت یا التهاب عصب و شکستگی استخوان بازو رخ دهد.

 

علائم: 

علائم آسیب عصب رادیال بستگی به محل گیر افتادن آن دارد.

گیرافتادگی عصب در ناحیه زیر بغل یا آگزیلا که به آن  Crouch injury میگوینددر افرادی دیده می شود که از کراچ به شکل غلط جهت راه رفتن استفاده می کنند. در این بیماران ممکن است علاوه بر عصب رادیال سایر عصبها مثل مدین ، آگزیلاری یا سوپرااسکاپولار هم صدمه ببینند.

تحت فشار قرار گرفتن عصب در زیربغل باعث درگیری تمام عضلاتی می شود که از این عصب شاخه می گیرند و بیمار قادر به اکستنشن یا باز کردن آرنج و مچ و انگشتان دست نیست و حس خلف بازو و ساعد و پشت دست هم می تواند آسیب ببیند.

اسیب عصب در ناودان مارپیچ باعث ضعف تمام عضلاتی که توسط این عصب عصبدهی می شوند شده به جز عضله تری سپس یا باز کننده آرنج  بنابراین این بیماران قادر به باز کردن ارنج می باشند ولی در مورد انگشتان و مچ دست نه و دچار افتادگی مچ می شوندو اختلال حسی  در خلف بازو و دست را هم باز داریم.

در ساعد جایی که عصب از عضله سوپیناتور می گذرد میتواند دچار گیرافتادگی شود.در این محل چون شاخه های حسی سطحی رادیال قبلا جدا شده اند ، حس سالم می ماند و فقط بیماران قادر به باز کردن مچ و انگشتان نیستند ولی قدرت عضله سوپیناتور سالم می ماند چون عصب این عضله زودتر جدا می شود.

شاخه های حسی سطحی رادیال می تواند در مچ دچار گیر افتادگی شود که معمولا در اثر محکم بستن ساعت مچی ایجاد می شود.در این حالت ، علائم حسی مثل گزگز و مورمور شدگی و اختلال حسی را در پشت دست داریم.

محدودیت عملکردی:

محدودیت عملکردی به سطح درگیری بستگی دارد .در اسیب در قسمتهای بالایی عصب رادیال ،باز کردن مچ و انگشتان دچار اختلال می شود و افتادگی مچ یا wrist drop رخ می دهد.

از دست دادن قدرت اکستنشن یا باز کردن مچ و انگشتان دست فعالیت اینه ای تاندونها را مختل کرده و باعث خم شدگی غیرموثر یا فلکشن غیرموثر انگشتان می شود و فعالیتهایی مثل مشت کردن یا نگهداشتن اشیا آسیب می بینند.

فلج عصب رادیال همراه با اختلال حسی در مقایسه با آسیب اولنار یا مدین اختلال عملکردی کمتری ایجاد می کند.

اختلال حسی در اسیب این عصب محدود به سطح پشتی دست است و حس کف دست که مهمتر است سالم می ماند.

درد ناشی از گیرافتادگی عصب بین استخوانی خلفی که شاخه ای از عصب رادیال است می تواند انقدر ناتوان کننده باشد که باعث محدودیت عملکردی اندام شود.

مطالعات تشخیصی:

نوار عصب و عضله مفیدترین تست برای ارزیابی اسیب عصب رادیال است.

تست نوار عصب و عضله برای تشخیص و لوکالیزه کردن(تعین محل آسیب) ، تعیین پروگنوز و رد کردن سایر آسیبهای عصبی به کار می رود.

از رادیوگرافی و ام آر آی جهت رد کردن توده مثل گانگلیون و تومور یا شکستگی استخوان استفاده می شود که اینها هم می توانند باعث آسیب عصب رادیال شوند.

درمان:

درمان اولیه:

آسیبهای فشاری عصب رادیال به شکل غیر جراحی در اکثر بیماران درمان می شوند.

حذف عوامل ایجاد کننده مانند استفاده نادرست از کراچ ، دوری از عوامل تشدیدکننده قدم اول درمان است.

دارو شامل داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای مثل نورتریپتیلین ، ضد تشنجها ، آنتی آریتمی ها مثل مگزیلیتین ، کلونیدین و اپیوئیدها برای رفع درد به کار می روند.

درمان غیر دارویی آن شامل فیزیوتراپی از جمله الکتروتراپی ، طب سوزنی می باشد.

توانبخشی:

هدف اصلی از توانبخشی ، جلوگیری از کنترکچر مفصل (خشکی مفصل) ، کوتاهی تاندونهای فلکسور یا خم کننده انگشتان و کشیده شدن زیاد اکستنسورها یا بازکننده های دست در زمان انتظار برای بهبودی عصب می باشد.

این هدف با ورزشهای Rang of motion(محدوده حرکتی) و کششی غیرفعال و اسپلینت امکانپذیر می باشد.

اسپلینت عملکردی یا فانکشنال ، استفاده درست از دست را امکانپذیر می سازد.اسپلینت دینامیک با باند الاستیک باعث باز شدن یا اکستنشن غیرفعال انگشتان در مفاصل بین انگشتان و کف دست (MCP) می شود .

حتی در مواردی که نیاز به جراحی ازادسازی عصب می باشد جهت جلوگیری از چسبندگی می توان از ورزشهای محدوده حرکتی اندام استفاده کرد.

در زمان بهبودی عصب آسیب دیده نباید ورزشهای قدرتی شدید تجویز شود.

در جراحی های انتقال تاندون یا تاندون ترانسفر ، تقویت قبل از عمل عضلاتی که میخواهند انتقال داده شوند برای موفقیت جراحی مفید و ضروری است.

بلوکهای بی حسی موضعی یا تزریقات هیدروکورتیزون می تواند استفاده شود ولی بندرت لازم است.

موارد استفاده از جراحی:

۱-اگر بیمار به درمانهای غیرجراحی جواب ندهد.

۲-آسیبهای شدید عصب

در مواردی که آسیب شدید و کامل عصب رخ داده که جراحی در انها موفقیت آمیز نبوده از انتقال تاندون یا تاندون ترانسفر استفاده می شود.

رفرنس:Frontera book(رفرنس طب فیزیکی و توانبخشی)

مقالات پیشنهادی